برگزیده همایش پارسی بلاگ و جشنواره امام من | ||
توی این دو هفته ای که داداشی ایران بود کلی اتفاق افتاد مثلا دو تا وصلت صورت گرفت که بانی یکی از اونها داداشی بود... شب قبل از رفتن داداشی با حوصله با یک قلم وکاغذ روی تمام سوغاتی نوشتم که برای کیه مثلا: سوغاتی جمکران عمه فاطمه برای زهرا... خلاصه یکشنبه گذشته داداشی رو با قران،پاشیدن آب و صدقه و 70کیلو باراضافی راهی فرودگاه کردیم ... چند ساعت بعد از رسیدن داداشی تماس گرفتیم که از احوالات داداشی باخبر بشیم ،از اون ور خط صدای جیغ و داد بچه ها می اومد داداشی گفت: وسایلو الان باز کردم و سوغاتی هر رو با توجه به نوشته روش بهش می دم بخاطر همینه صدای جیغ و داد بچه ها میاد... الحمدالله رب العالمین [ شنبه 89/7/24 ] [ 10:5 صبح ] [ رضوانه (نگهبان بهشت) ]
[ نظرات () ]
|