برگزیده همایش پارسی بلاگ و جشنواره امام من
 
قالب وبلاگ
سایت های مفید
پیوندهای روزانه

گاهی شعری می شنوی که اعماق احساس و وجودت را ناز می کند برای مقطعی از زمین کنده می شوی و با زمزمه این شعر در آسمانی که متعلق به خودت هست پرواز می کنی گاهی می خواهی با گریه گاهی با تبسم و گاهی با ......شعرت را زمزمه کنی. برای من این شعر ها کم هستند ولی اندکشان هم بی نهایت ارزشمند هستند گاهی با خودم می گویم آیا کسی هست که بشود این مطالب را به او ارزانی کرد؟ برای همین این شعر ها را در خلوت خودم می خوانم گاهی با خواندن یکی از آنها به رختخواب می روم ای قدیمی ای دوست تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم . دوست دارم در  بالای کوهی دراز بکشم به آسمان آبی نگاه کنم و بخوانم:

ای صمیمی! . . . ای دوست

گاه و بیگاه لب پنجره ی خاطره ام میایی

دیدنت . . . حتی از دور

آب بر آتش دل می پاشد

آنقدر تشنه ی دیدار توام که به یک جرعه نگاه تو قناعت دارم

دل من لک زده است

گرمی دست تو را محتاجم

و دل من . . . به نگاهی از دور

طفلکی می سازد

ای قدیمی! . . . ای خوب

تو مرا یادکنی . . . یا نکنی

من به یادت هستم

من صمیمانه به یادت هستم

دایم از خنده لبانت لبریز

دامنت پرگل باد

 


[ سه شنبه 86/10/4 ] [ 8:45 صبح ] [ رضوانه (نگهبان بهشت) ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب