برگزیده همایش پارسی بلاگ و جشنواره امام من | ||
بعد از دیدن اطلاعیه کلاس خلاقیت سریع ثبت نام کردم... استاد با شکلی به تعبیر ما غربی وارد کلاس شد و برعکس همه اساتید بدون مقدمه گفت شروع به صحبت کنید... یکی از دخترها با لحن خاصی گقت: استاد ببخشید شما چی خوندید؟استاد گفت: من صدام خوب نیست نمی خونم، اصلا چیکار دارید من چی خوندم رفتم اینهمه پول دادم کراوات خریدم اومدم سرکلاستون بعد توی این همه شاگرد هیچکس سئوال نداره...اگه سئوال ندارید برم،زن و بچه دارم کار دارم... کسی باز هم سئوال نکرد.... استاد دوباره افاضه کلام فرمودند: یه کار می کنم آخر کلاس همه از من متنفر بشم...اصلا کلاسی خوب که بعد از اتمام کلاس بچه ها از استاد متنفر بشن؟ بعد از نیم ساعت که از خلاقیت و ریشه اون گفت و صحبت کرد البته تمام بچه ها را در بحث شریک می کرد...یک دفعه برگشت گفت: چرا معصومین ما آدمهای خلاقی نبودند... توی کلاس ولوله افتاد ـ این همه سخنان نغز پر مغز نشان خلاقیت نیست...؟ ـ واقعه عاشورا دلیل بر خلاقیت نیست...؟ ـ نوع تفکرات و زندگی اونها نمایانگر خلاقیت نیست...؟ استاد سریع معذرت خواهی کرد و جملشو عوش کرد:یعنی منظورم اینه که صنعتگر نبودند و کالایی رو به تولید انبوه نرسوندند؟؟؟ همه ساکت شدند یکی از پسرها : پس ذوالفقار علی دلیل خلاق بودن ایشون نیست؟؟؟ استاد: بله ولی چرا به تولید انبوه نرسوندند؟؟؟ احساس کردم کلاس در یک سکوت تلخی فرو رفت...متأثر شدم ... اگه یک خارجی از من یک وقت این سئوالو کنه چیکار کنم...دنبال جواب بودم که چیزی در اون لحظه نیافتم البته استاد کراوات صورتی قول داد به ما ثابت کنه چرا که ائمه ما از همه خلاق تر بودند...که خودش هم نتونست بحثو جمع کنه ولی اعتراف می کنم روانشناس قدری بود کلاسو به همون مسیر که خودش می خواست سوق داد...فکرم کاملا مشغول سئوال استاد بود که جوابی به ذهنم خطور کرد وای چرا اون موقع به ذهنم نرسید...وقتی که پیامبر ما با آوردن چند جمله به دیوانگی و سحر و جادو متهم شدند و یهودیان در صدد قتل ایشان بودند چطور محمد امین می تونسته کالایی معرفی کنه ...حتما با انگهای مختلف ایشون را در ابتدای نبوت می کشتند...اعرابی که از لحاظ اخلاقیات در حدزیرصفر بودند چطور نبی خدا کالایی رو به اونها معرفی می کرد...حتما در مسیر اهداف غیر انسانی خودشون استفاده می کردند...پیامبر چهل سال تمام وقت ارزشمند خودشون رو گذاشتند برای اصلاح اخلاق و مرام اعراب...تازه الان این شدند که داریم می بینیم...چرا با تفصیل که در حوصله وبم نمی گنجه اینها رو به استاد کراوات صورتی نگفتم اگه شما هم جوابی دارید خوشحال میشم که مطلع بشم
[ چهارشنبه 88/4/31 ] [ 11:45 صبح ] [ رضوانه (نگهبان بهشت) ]
[ نظرات () ]
|