|
برگزیده همایش پارسی بلاگ و جشنواره امام من 
| ||
|
عالی جناب پائولو کوئیلو: آرتور شوپنهاور ـ فیلسوف معروف آلمانی 1788 الی 1860 میلادی ـ در جستجوی پرسشهایی که آزارش می داد در خیابانی در شهر درسدن قدم میزد. هنگام عبور از کنار باغی تصمیم گرفت بنشیند و گلها را تماشا کند. یکی از ساکنان آن حوالی رفتار عجیب فیلسوف را دید و پلیس را خبر کرد. چند دقیقه بعد پلیس آمد و بی ادبانه از شوپنهاور پرسید: تو کی هستی؟ شوپنهاور سراپای پلیس را نگاه کرد و گفت: اگر بتوانی در یافتن پاسخ این سئوال کمکم کنی مرا تا ابد مرهون و مدیون خود کرده ای!!!
(شوپنهاور تا آخر عمر ازدواج نکرد و ازدواج را مسئولیتی احمقانه می‌دانست.) [ چهارشنبه 87/8/8 ] [ 8:1 صبح ] [ رضوانه (نگهبان بهشت) ]
[ نظرات () ]
|
درباره وبلاگ  | |
