هو الدافع البلیات

حاج آقا (حضرت پدر) را در سال 51 / 52 برای انجام ماموریت اداری به ساری می فرستن که در اونجا به دعوت یکی از دوستانشون که اصالتا آلاشتی بودند به شهرستان آلاشت دعوت میشن...

بدون اطلاع حاج آقا اسباب پذیرایی از حاج آقا ـ که در اون زمانها و البته همه ایام زندگی ایشون، خط مششون بسیار مذهبی / سیاسی بوده ـ  در منزل پسرخاله رضا شاه برگزار میشه...

حاج اقا به محض اطلاع از این قضیه تصمیم به ترک منزل آقای ر می گیرند که صاحبخونه بسیار نگران از حاج اقا علت ترک منزلو می پرسند و حاج آقا به صراحت و حدت لهجه مسئله نسبت اون آقا رو بیان می کنن...

صاحبخونه برای حاج آقا تعریف می کنه که: پسرم به دلیلی در زندانه و همه به من میگن از کانال خویشاوندی با شاه برای آزادی پسرم اقدام کنم ولی اگه 10 تا پسرامم توی زندان باشن به این "مرتیکه بی ناموس" رو نمیندازم...

ــــــــ

http://www.khabaronline.ir/detail/123875/