برگزیده همایش پارسی بلاگ و جشنواره امام من | ||
کلا منو توی خانواده خیلی خیلی دوست دارن هم ته طغاریم و هم؟ هم؟ همین دیگه... یعنی گشتم چیزجالبی پیدا نکردم بنویسم. از تشیع جنازه یکی بستگان برگشته بودیم و توی خونه پدریم دور هم، از خاکسپاری و تدفین این چیزا حرف می زدیم... به برادرم گفتم: شما فلانی رو توی قبر گذاشتید؟ ــ: بله من: منم می ذارید؟ ـ: بعله ! صدای جیغ ممتد خانم برادرم موسیقی متن این پسته: وای خدا نکنه، حاجی به حرفاش گوش نکن، دختر این حرفا چیه می زنی؟( من همه جا گفتم اینجا هم می گم: مردم از دست زنداداش بد می نالن من از دست زنداداش خوب!). من: داداش! ببین من چند سالیه کارت اهدا عضو دارم اگر احیانا مرگ مغزی شدم نپرید سریع رضایت بدید که دستگاه ها رو قطع کنن...با این کارت، کل ملتو به فیض برسونید مخصوصا کچلا رو ،سعی کنید به همه یه چیزی برسه... دیگه بینی و بین ا...! داداش: با پول یا اهداء؟ من: پولی نیست که اهداییه؛ مگه آدم در ازای هدیه، پول می گیره؟ داداش: من می گیرم!...تازه اینهمه چال چوله توی زندگی... کبد! 40 میلیون، کلیه! 16 میلیون* من: قلب! یه پنت هاوس...خواهرتون نیستم که از سر راه اومدم... داداش: ناراحت نشو! الان سه تا جوون عزب گردن شکسته اینجا نشستن برای سر و سامون دادن اینا می خوام ... من: ببین داداش! طوری اعضامو می بخشید که بذاریدم توی یه قوطی کبریت و توی همین گلدون خاکم می کنید(اشاره به یکی از گلدونای مادرم)...هم بهترین کود میشم برای این گیاه که ده ساله نه خشک میشه نه رشد می کنه... دیگه خدا هم دلش نیاد یه اپلیسون بنده رو بچلونه، تازه دیگه نمیایید سرخاکم، خاکمو می برید اینور و اونور، منم دلم نمی گیره، حالا منافع اقتصادیش بمونه...فقط خواهشن اون اتفاقی که توی فیلم ملاقات با والدین** Meet the Parents سر گلدونه افتاد سر گلدون من نیوفتها!!! ... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *نرخ های دو سه سال پیش بازاره نرخ الانو ندارم ** هر کی فیلمو دیده می دونه چی به چیه.. [ یکشنبه 89/12/22 ] [ 10:48 صبح ] [ رضوانه (نگهبان بهشت) ]
[ نظرات () ]
|