سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برگزیده همایش پارسی بلاگ و جشنواره امام من
 
قالب وبلاگ
سایت های مفید
پیوندهای روزانه

خوبه آدم قبل از اینکه محاسبه* بشه خودش خودشو برآورد کنه. من هم اینکارو کردم و به نتایج جالبی رسیدم:

نماز: بچه که بودم صبح ها از ترس بابا و ظهرها توی مدرسه به زور و شبها با مامان میرفتم مسجد...بعد این جوری شد که من از عادت نمازخوون شدم...

روزه: روزه هامو گرفتم کلا چون اهل صبحونه نیستم و ناهارم کم می خورم ولی شام تا مخرج میم می لونبونم!!! گفتم یه باری روزه اش کنم دیگه...البته روزه مستحبی هم می گیرم میشینم کلی حساب و کتاب می کنم و تقویمو ورق می زنم اون روزیکه یه صدم ثانیه از روزای دیگه کوتاه تر بود و روزه می گیرم.

حجاب: ببخشیدا من بچه اوایل انقلابم، همون موقع که حجاب اجباری شد...پس من با حجابم.

غیبت وتمسخر: همچین میگن غیبت...غیبت نیست که صحبته، به قول قدیمی ها:غیبت شکر کلامه... تازه من غیبت نمی کنم فقط  تراول شوتینگم در مورد دیگران خیلی قویه...

غرور و تکبر: من متکبر نیستم فقط نمی دونم چرا خدا همه نعمتاشو در حق من تمام کرده و کلا شدم مصداق آیه فتبارک ا... احسن الخالقین. چهره، صدا، حسن خلق، هوش، ذکاوت و ...کلا همه چی عالی و بدون عیب و نقصه. و چون می خوام در مقابل اینهمه نعمت، کفران نکرده باشم کسی رو تحویل نمی گیرم همین.

صدقه: اینو خیلی خیلی اهلشم مخصوصا وقتی می خوام از خونه برم بیرون، چون پول خردا توی جیبم خیلی صدا می ده مجبورم یه جورایی از شرشون خلاص شم.

نیکی به والدین: پیر،کم حوصله، زودرنج، حساس... دیگه تحملشون می کنم دیگه...یعنی کار دیگه ای نمی تونم بکنم!!!

همسایه داری: از اونجایی که من آدمی هستم با فرهنگ بالای آپارتمان نشینی و سعی می کنم همیشه بدون سر و صدا تردد کنم، سرمو کاَنَّه... میندازم پایین و نه به کسی کار دارم و نه سلام میکنم.

مزاح با نامحرم: کمی تعامل انسانیه... اصلا خدا انسانو اجتماعی آفریده...این گناهه؟.

زنا: نه اینو انصافا نیستم...البته وقتی توی پهنه محشر کارنامه اعمالمو دادن دستمو دیدم چند تا سابقه زنا هست تعجب نمی کنم که، اینقدر غیبت کردم  که کارنامه اعمالم داره می ترکه.

خمس: من جون بکَنم بعد پولمو بریزم تو جیب آخوندا...

حج: برم حج پولمو بدم عربای مفت خور...

ربا: ربا دیگه چیه بی اتیکت؟ اسکوند. خب هم مشکل من حل میشه هم طرف مقابل...اشکال داره؟ در ضمن اینقدر کلاه شرعی هست که دیگه ربا، توی جامعه اسلامی معنا نداره.

مسجد: اوایل که شاغل نبودم براین اعتقاد بودم که مسجد جای پیرزنهایی که کله چند تا شوهرو خوردن حالا اومدن توبه و وقت پرکنی...ولی الان که شاغلم براین اعتقاد خیلی مصرم که چون گزینشی ها توی مسجد زیاد تردد دارن پس منم میرم صف اول اول...آخ اگه میشد از امام جماعت هم میزدم جلوتر، برای رسمی شدن لازمه (خداییش بحث ریا رو هم همین جا بستم).

موسیقی: طرف تحصیل کرده حوزه علمیه اس برای تحصیل یه منصب دنیایی به یه رپ خوون بی ادب متوسل میشه من که دیگه هیچی! تا حالا از جلوی در حوزه هم رد نشدم... اصلا می خوام با شیخ اصلاحات همآهنگ بشم...اشکالی داره؟

انتظار فرج مهدی(عج): بعد از ظهر جمعه ها! اون آقاهه خیلی قشنگ ترکی می خوونه :" ای قلم سوسزلریندن اثر یوخ..." فقط خدا کنه آقای رسانه یار!!! یه کم وقتشو زیاد کنه...

خب دیگه کافیه خسته شدم البته توجیه و دلیل تراشی دارم هوارتا، ولی چون از نظر خودم محاسبه اش خوب جواب داد بحثو مختومه اعلام میکنم و یادم باشه که خدا انسانو آفرید و انسان هم به تعداد موهای سرش توجیه رو... 

امضا: من خسر الدنیا و الآخره

 

*حضرت رسول صلی الله فرمودند: کسی که به محاسبه نفس خویشتن واقف می شود از گناهانش باخبر می گردد و از گناه توبه می کند و عیوب خود را اصلاح می کند.


[ یکشنبه 89/10/19 ] [ 10:51 صبح ] [ رضوانه (نگهبان بهشت) ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب