سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برگزیده همایش پارسی بلاگ و جشنواره امام من
 
قالب وبلاگ
سایت های مفید
پیوندهای روزانه

خیلی خیلی مهمه آدم بچه تهران باشه و پیش همه شهرستانی ها دماغشو بگیر بالا و بگه بله من بچه تهرانم. خیلی خیلی مهمه آدم هیچی نباشه ولی بچه تهران باشه:

حالا خیلی مهم نیست آلودگی هوا باعث تنگی نفس، سرفه های منقطع و تپش قلبم شده و اخبار حالت های هشدار و اضطرار را بدون ارائه راهکار اساسی!!!اعلام می کنه مهم نیست که سلامتیم هر روز داره تخریب میشه مهم اینه که من بچه تهرانم.

خیلی مهم نیست که سن سکته در تهران به 25 سال رسیده و من تقریبا هشت ساله که دارم قاچاقی زندگی می کنم، واقعا مهم نیست دیدن قبرهای چند طبقه بهشت زهرا که حفر نشده پر میشن (غالبا) از جوونهای تهرانی،مهمه اینه که من! بچه تهرانم.

مهم نیست وقتی که ماشینی توی یکی از خیابونهای تهران می پیچه جلوی یه ماشین دیگه دو راننده خیلی راحت با صدای بلند از نوامیس هم پذیرایی می کنن و من به حرمت نسبتهای به فضاحت کشیده فکر می کنم: مادر، همسر، خواهر...حالا خیلی هم مهم نیست مادری که بهشت فقط برای زیر پایشه چطور حرمتش به اندازه یک!!! شکسته میشه ولی مهم اینه که من! بچه تهرانم.

مهم نیست وقتی می بینم دوست باحجابم بعد از انتخابات چون کاندیدای اون رئیس جمهور نشده حجاب رو کنار گذاشته و با شعار دین از سیاست جدا نیست منو ساعتها به چالش می کشونده که راستی چی شد بلاخره جدا هستند یا نیستند؟...مهم نیست المانهای سیاسی ـ مذهبیم براحتی آسیب ببینه مهم اینه که من! بچه تهرانم.

مهم نیست وقتی خاله من دوست داره بعد از تشرف از خانه خدا حتما حتما منو ببینه و اصرار می کنه شب برم خونه شون، و من  با یه حساب سرانگشتی مسیر رفت و برگشت گیشا ـ نارمک ـ نازی آباد و ترافیک حداقل سه ساعته تهرانو رو چک می کنم باشرمندگی می گم خاله ان شاالله روز ولیمه می بینمتون...مهم نیست که خاله ناراحت میشه مهم اینه که من! بچه تهرانم.

مهم نیست ساعت 11 صبح عید غدیر زنگ خونه همسایه ساداتمو می زنم و از پشت اف اف یه صدای سرد و بی حال می گه ما تازه از خواب بیدار شدیم یک ساعت دیگه بیایید ـ از قضا همون روز برای دیدن چند تا از بستگان سادات به شهرستان می رم و فوج مهمانهای منازل سادات به من می فهماند که ارزش سادات در شهرستانها به مراتب بیشتره...ـ حالا خیلی مهم نیست ساداتی روز عید غدیر در خونشو بروم باز نمی کنه مهم اینه که من! بچه تهرانم.

مهم نیست وقتی برای بار اول به لبنیاتی محله میرم که یک شیر یارانه ای بگیرم صدای نکره ای از پشت دخل اینجوری حالمو می گیره ما شیر فقط برای مشتریهای خودمون نگه می داریم...فردا که هم شیر یارانه ای گرون شده و هم محمدحسین شیر می خواد وارد همون لبنیاتی می شم مرد فروشنده از پشت دخل جست می زنه جلوی روم که: شما سبیعه حاج آقا... هستید؟ من با تعجب: بله. مرد: به به چه افتخاری (هنوز موندم توی کف واژه افتخار) بفرمایید شیر خواهش می کنم چهار تا بدم خدمتتون؟...مهم نیست حرمت سبیعه حاج آقابودن با شیرهای گران شده بی مشتری یکی میشه مهم اینه که من! بچه همین تهرانم...

پست دومو بعد از عاشورا میذارن چون عاشوراهای تهران ـ البته نه به اندازه فشن شوها ـ ولی متاسفانه خیلی دیدنیه.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یاد دیالوگ فیلم دختر لر میوفتم که گلنار با صدای زیری میگه: تهرون تهرون که میگن همینه.

تهرون تهرون که میگن فقط همین نیست خوبی هم داره من برخی مشهودات و محسوسات خودمو درخصوص جواب بعضیها که بهم گفتم خوش به حالت بچه تهرانی رو  نوشتم

 


[ شنبه 89/9/6 ] [ 9:11 صبح ] [ رضوانه (نگهبان بهشت) ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب