برگزیده همایش پارسی بلاگ و جشنواره امام من | ||
شنیدم که خداوند به ائمه اطهار علیهم السلام برای بالارفتن تاثیر کلام و جذب قلوب هم ذکاوت، هم ملاحت، هم جمال و هم صوت عالی و هم...عنایت کرده است. بنا بر رسم مسجد محل کارم همیشه مابین نماز ظهر و عصر قرای مختلف یک صفحه قران (عثمان طه) قرائت می کنند...توی همه قرائت ها یک آقایی قران می خوونه معرکه، تقریبا توی نغمه حجاز با حزن عالی توی قرائتش... این چند سالی که میرم این مسجد نماز می خوونم به معنای واقعی شیفته صدای این آقا بودم و هستم... بقدری صدای این آقا رو دوست داشتم که مشتاق دیدارش هم بودم ... راهی نبود قیافه شو ببینم. غرورم هم اجازه نمی داد از همکارهای قدیمی بپرسم این کیه؟ عجیب که می خوونه من کاملا منقلب میشم توی بعضی شرایط هم بهم میریزم... البته صوتش اشکال هم داره چون کمی به مباحث صوت و لحن واقفم می گم مخصوصا توی آغاز آیات و توی ادای قلقله ها... کلا مطلب ایراد گیری از صوتش نیست از جذب صدای این آدمه که من اقلا پنج سال دوست داشتم این آقا رو ببینم البته من خیلی توی گاردن عشق و احساسات نیستم ولی اعتراف می کنم این آقا رو خیلی دوست داشتم ببینم. با توجه به اینکه خیلی هیئت رفتم از محمدطاهری، عبدالرضا و بنی فاطمه گرفته...تا خیلی های دیگه ولی جذبه ای برام نداشتند شاید صدای مداحی رو بپسندم ولی مشتاق قیافه شون نبودم و نیستم. قرار شد دعا روز عرفه کنار قبور شهدای گمنام روبروی مسجد دانشگاه خوونده بشه...آماده خووندن دعا بودیم که صوت قاری که من دوست داشتم چهره شو ببینم توی باندهای محوطه پیچد ناخودآگاه از جا پریدم و رفتم پشت سر جمعیت...بالاخره دیدمش یه کامله مرد کاملا معمولی... گذر این پنج سالو سوز صدا و این چهره رو مکررا توی ذهنم مرور و مونتاژ کردم. الان که صوت قران ایشون توی مسجد می پیچه برای مثل یه معمای حل شده اس...دیگه حواسم به چهره شون نیست ولی عاشق سوز قرائت ایشون هستم. [ دوشنبه 89/9/1 ] [ 8:32 صبح ] [ رضوانه (نگهبان بهشت) ]
[ نظرات () ]
|