هوالعليم الحکيم
با سلام
نظراتم کاملا شخصي اند و ميتونن نقد بشن و طبعا پذيراي انتقاداتتون خواهم بود...
به نظرم کسي که نماز ميخونه-هرچند زايل الصلاة و کم توجه باشه- باز همون نماز دستشو ميگيره نسبت به تارک الصلاتي که تو قرآن هم اومده که يکي از علتهاي جهنمي شدن جهنمي ها همين نماز نخوندنه...(لم نک من المصلين / سوره مدثر)
پس قطعا کسي که نماز ميخونه رو ميشه با تذکر و يادآوري مباني اسلام عزيز به راه آورد و اگر غفلت کرد بهش يادآوري کرد که در اينجا اين شخص نسبت به شخص بي نماز راحتتر موضوعو قبول ميکنه و اقبالش واسه عمل به معلومات جديد بيشتره!...
اما داشتيم افرادي که در زمان شاه عرق ميخوردند ولي سه ماه رمضون، محرم و صفر ميذاشتند کنار - حالا يا غيرت يا احترام يا ...- که اينا حکايات عجيب و غريبي دارند که من هم هنوز ازشون سردرنياوردم!!! (بنظرم ميزان عشق به معبود چيزيه که حتي با عرق خوردن و ارتکاب گناهان ديگه در انسان کم ميشه ولي به صفر نميرسه و انسانو تو تارهاي عنکبوت ساخته به دسته خودش گيرميندازه که اگه بهش مسير رو نشون بدن و اونم فقط بتونه از پس اين تارها ببينه حسرت طي طريق به دلش ميمونه مگر با توبه حقيقي بتونه از پس اون تارها بر بياد...)
از طرف ديگه وقتي مال حرام تو زندگي بياد آدم نسبت به دينش، ناموسش شل ميشه چه برسه به ناموس ديگران...(تامل کنين آقا امام حسين (ع) تو روز عاشورا به کوفيان چي گفتند)
علاوه بر موارد فوق:
من تو اين جامعه صلاح ميبينم به حديث زيباي زير عمل کنم( مگر اهلشو خوب بشناسم تا زباني هم تذکر بدم)
کونوا دعاة الناس بغير السنتکم
هيچ تربيتي مثل الگوي عملي بودن واسه مردم نميشه و اگه به يک آيه و حديث عمل بشه، اونو ميشه واسه کس ديگه گفت و درواقع کلامي که از دل برآيد بر دل نشيند (تازه دل داريم تا دل)
ببخشيد زياد شد...
تا اينجا که درس پس دادم، حالا نوبت نقد شماست...