سلام، نظرم رو با اسمي که بهم دادي شروع مي کنم. آخه کجا شبيه استادا هستم که بهم لقب استاد دادي. بماند.اون کامنت همه حرفا رو نتونست راجع به عمه ها و عمه زينب بيان کنه. بعد از ظهر عاشورا و دو سه روز بعد اون بايد بياد عمه و برادرزاده فقط گريست... ... بازم ممنون از لطف شما و بار ديگر زيارت قبول کي مي جان!
اي پرستار پرستوهاي من. مرحم زخم تکاپوهاي من. ظهر عاشورا علم در دست توست. کرسي و لوح و قلم در دست توست.
.
... کربلا مي مرد اگر زينب نبود شيعه مي پژمرد اگر زينب نبود اي پرستار پرستوهاي من مرهم زخم تکاپوهاي من اي زبان صدق و تصديق و صفا اولين بيمار چشمت مصطفي عصمت زهرا عزيز مرتضي در تو جاري رستخيز مرتضي عصر عاشورا علم در دست توست کرسي و لوح و قلم در دست توست غنچه ها را گر چه پرپر کرده ام کوله بارت را سبک تر کرده ام ظهر عاشورا که زير خنجرم دست بگشا ، سايه افکن بر سرم ...