سلام
مطالبتان را خواندم
درد دل طلبه ها بود
خدا آنهائي را که به طلاب خيانت مي کنند وباعث آبرو ريزي نها مي شوند هدايت کند
بوي سيب

خوب بود، خوشمان آمد.

وبلاگ جالب و پر محتوايي دارين. خيلي خوشم اومد. با اجازه لينکتون کردم.

باز هم جانا سخن از حديث دل مي گويي

خدا ما رو از رذايلي که نشر پيدا کردن به طوريکه يادمون رفته و حتي فکر نمي کنيم اينا گناهن حفظ کنه. چون درد اينجاست که گاهي حتي حواسمون نيست که چطور با يک کلام مي تونيم تاثيرات غير قابل جبران تو زندگي هم بذاريم. کاش يادمون باشه فرمايش حضرت امير که بين حق و باطل 4 انگشت فاصله است حق آن است که بگويي ديدم و باطل آنکه بگويي شنيدم. اميدوارم متن حديث درست خاطرم باشه.

سلام رضوانه جان...

گاهي وقتا مردم از اين در وارد ميشن چون از اين گروه ها (مثلا چادري ها) خاطره ي خوشي ندارن...البته من براي همه نوع پوشش احترام قائلم...يادم مياد دوره ي دبيرستان يه مدير چادري و خيلي مومن داشتيم که هميشه سر درست لباس پوشيدن و بيرون بودن موها به بچه ها گير ميداد اما دختر خودش هم ...! اينجوري بود که بچه ها هميشه دق و دليشون رو اينجوري خالي ميکردن که فلاني خودش چادريه اونوقت دخترش...!

سلااااام

بنظر من بد هم نيست مردم هي سرشون تو کار هم باشه...البته فقط از يک نظر...ببينيد بعضي ها از خدا نميترسن...شايد از حرف و حديث مردم بترسن و خيلي کارها را نکنند...

سلام به خانوم خودم.........امروز چند دقيقه پشت يه ماشين ايستادم تا به جاش پارک کنم اما نگو تو اينه ديده منو به جرم چادرم لج کرد و همونجا ايستاد و سيگاري روشن کرد و وقتي بهش گفتم شما که داشتي مي رفتي گفت اما حالا يه چند دقيقه دلم خواست وايسم
تازه از پشت هم يه ماشيني بدون توجه به راهنماي راستم هي مي چسبيد و بوق ميزد که رد شو............يعني همه ي چادري ها گ ر و ه ف ش ا ر ن ؟؟؟.......هنوز خيلي راه داريم تا فکرامون متحول بشه......

سلام
آفرين! بسيار فوق العاده و دلنشين نوشته بودي.
البته من فقط خوشم اومد کاش يه کم هم روم تاثير مثبت ميذاشت تا کمي اخلاقي تر زندگي کنم.
به هر حال تلنگري خوبي بود، مرسي.